چالشهای کرونا برای خانوادهها اگرچه برجسته بود اما کارکردهای مطلوبی را هم به همراه داشت. برخی اما از مسئله زنان به عنوان نقطه کانونی در کشاکش کرونا و شرایط قرنطینه یاد میکنند.
به گزارش
عطنا، میزگرد «زنان و خانواده در کشاکش کرونا و قرنطینگی» به مناسبت هفته پژوهش، به همت دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی، سهشنبه، 18 آذر به صورت برخط برگزار شد.
در این میزگرد
تقی آزاد ارمکی، جامعهشناس و استاد دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران،
مهدی اعتمادی فرد، استادیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران و محمدتقی کرمی، دانشیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی به بیان دیدگاههای خود پرداختند.
چالشهای کرونا برای خانوادهها | دچار وضعیت بیدولتی هستیم
محمدتقی کرمی، دانشیار دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی در خصوص زنان وخانواده در کشاکش کرونا از دید فضای مجازی به ایراد سخن پرداخت:
کرونا را پیش از هر چیزی آزمایشگاهی برای بازاندیشی در بعضی از مقولات اجتماعی و عمیق شدن درباره آنها میدانم. فضای مجازی همچنان تحفهای به فضای واقعی است و همچنان باید واقعیت در فضای واقعی تولید شود تا در فضای مجازی روایت و بازنمایی شود. کرونا یک سری سویههای جهانی و یک سری سویههای ایرانی دارد. ما وقتی کرونا را در سویههای ایرانی مطالعه میکنیم پیامدهایش بر خانواده بسیار سهمگینتر از پیامدهای جهانی است.
ما یک خانواده پیشا از کرونا و یک خانواده پسا از کرونا و همراه کرونا داریم و این دو خانواده کاملاً با یکدیگر در تمام دنیا متفاوت هستند. البته هیچ نهاد و ساختی وجود ندارد که توسط کرونا دستکاری نشده باشد.
در جامعه ما به دلایلی وضعیت، وضعیت خاصی است. ما در یک وضعیت بیدولتی هستیم. یعنی در واقع بحث بر سر این است که یک سری نهادها و گروهها مشغول به کار هستند و در مواقع بحرانی این دولت است که باید به کمک این گروهها ونهادها بیاید.
چالشهای کرونا برای خانوادهها | حامی و یاوری نداریم
ما به دلیل فقدان وجود یک دولت رفاهی و فقدان شرایط مداخله دولت به عنوان یک کمک کار با یک وضعیت رها شدگی و بیکسی مواجه هستیم. در این فضای بیکسی در واقع آن چیزی که خانواده را برای ما قابل فهم میکند مفهوم خودمختاری یا خودآیینی است.
خانوادهها پذیرفتهاند که هیچ حامی و یاوری ندارند. حتی در بُعد اطلاع رسانی هم خانوادهها به دیده تردید نسبت به دولت و پیامهای دولت توجه میکنند و هر کسی برای خودش در حال طراحی یک برنامۀ مواجهه با کرونا است.
این وضعیتهایی که هر کدام از ما در زندگی خودمان تجربه کردیم که مثلاً چگونه پروتکلهای بهداشتی را رعایت کنیم، چگونه با بستگانمان دیدار کنیم و چگونه از خانواده خودمان محافظت کنیم. همۀ اینها در واقع با یک برنامه کاملاً درون خانوادگی طراحی میشود و پیش میرود.
در کرونا ما با یک فضایی مواجه هستیم که نگاه به دولت و انتظار از دولت به معنای از دست دادن عزیزان است یعنی داستان مرگ و زندگی است. در این جا شرایط، شرایطی نیست که ما بخواهیم گفتارهای انتقادی در برابر دولت را مطرح کنیم.
در این جا باید جان را محافظت کرد. این در واقع وضعیت کرونا را در جامعه ما بسیار خاص میکند و فشار را بر خانواده و افراد تشکیل دهنده خانواده شدید میکند.
چالشهای کرونا برای خانوادهها | بار کرونا بر دوش زنان است
بسیاری از خانوادههای روستایی در حال حاضر بحران تهیه گوشی و لپ تاپ برای بچههایشان را دارند. مسئله این جا است که نباید در یک جامعه ایرانی ما با آمار ترک تحصیل کودکان در دورۀ ابتدایی و تجربه تعویق تحصیل، چیزی که ما در حال حاضر آن را تجربه میکنیم، مواجه شویم.
بار همه این وضعیتها بر روی دوش زنان خانواده است. در این جا اتفاقی در حال رخ دادن است. این اتفاق در واقع آمدن زنان به مرکزیت خانواده و سوژگی زنان در خانواده است.
زنان به دلیل این که اهل دقت و توجه به جزئیات هستند و به دلیل این که اخلاق مراقبت در آنها قویتر است نگران بهداشت فرزندان و شوهرشان، نگران بهداشت پیرامونیان یعنی مادر، پدر، برادر و خواهرشان هستند و اینها مجموعه مشکلاتی را بر زنان بار میکند.
اما یک خوانشی که از این وضعیت است، خوانش مرکزیت یافتن و خوانش سوژگی یافتن است. روی دیگر این داستان این است که سوژگی یافتن و مرکزیت یافتن زنان به چه قیمتی است؟ زنان در یک وضعیت هراس و در یک وضعیت تراژیکی این مسئولیت را پذیرفتهاند.
چالشهای کرونا برای خانوادهها | بحرانها زنان را به مرکز میآورد
آیا واقعاً جهان پساکرونا با کانون زنان در خانواده آغاز خواهد شد و تداوم پیدا خواهد کرد؟ به بیان نکتهای تاریخی میپردازم. طبق مطالعه من در تاریخ جامعه ایرانی بحرانها و پاندمیهای پیشین جامعه ایرانی زنان را به مرکز آورده است.
در دوره قاجار ما با مسئله وبا، حصبه و سل درگیر بودیم. جالب این جا است که در هر دورهای که یک بیماری فراگیر واگیردار یا جهانی کل منظقه را در بر میگیرد، در این فضا زنان به مرکز خانواده میآیند و مهم میشوند.
اما وقتی که فضا عوض میشود و شرایط امن میشود ما دوباره این مرکز را کنار میزنیم و از زنان مرکزیت زدایی میکنیم. به نظر من اهمیت یافتن زنان در جامعه فعلی که به همراه کرونا است خیلی تداوم ندارد و ما تجربههای پیشا کرونایی را دوباره خواهیم داشت و زنان به حاشیه خواهند رفت. اهمیت یافتن خانواده یکی از چیزهایی است که به نظر من پیامد مثبت کرونا است.
ما اگر بتوانیم در مفهوم خانه و الزامات خانه بازاندیشیهایی کنیم، این کار خیلی میتواند کارگشا باشد. باز اندیشی درباره خیلی از پدیدههای اجتماعی در فضایی که در حال حاضر کرونا برای ما ایجاد کرده، بسیار مبارک است.
چالشهای کرونا برای خانوادهها | کرونا به دعواها پایان داد
تجربه کرونا یک تجربه هشیار است یعنی بعضی از پیامدهای کرونا را اگر میخواستید از طریق سازههای دیگری در جامعه ایجاد کنید چه بسا مثلاً 20 سال زمان میبرد. ولی کرونا این اتفاقات را خیلی راحت در جامعه نهادینه کرد.
برای مثال در زمان حاضر کسی نمیتواند بگوید فضای مجازی، فضای مزاحم است. قبل از ایام کرونا ما همیشه بیانیههای توقیفی و استیضاحی نسبت به فضای مجازی داشتیم ولی در حال حاضر بخشی از دیوان سالاری ما به فضای مجازی منتقل شده است و فضای مجازی جور دیوان سالاری ناکارآمد ما را میکشد.
این تحول، تحولی است که اگر ما میخواستیم به طور عادی بگوییم فضای مجازی خوب است حداقل 50 سال باید زمان میگذاشتیم. اگر به طور عادی میخواستیم بگوییم که دور کاری هم قابل انجام شدن است باید برای مثال 20 سال بخشنامه میدادیم و صبر میکردیم.
کرونا آمد و به این دعواها پایان داد. ما در حال حاضر برای مثال فهمیدهایم که بعضی از کارمندان چقدر وجودشان در سیستمها غیر لازم است. این بازاندیشیها چیزهایی است که به برکت کرونا اتفاق افتاده است و من در واقع اینها را پیامد مثبت کرونا میدانم.
چالشهای کرونا برای خانوادهها | کرونا نعمتی برای جامعهشناسان
یکی از چیزهایی که کرونا به ما نشان داد این بود که مردانگی در هم شکسته شده است. در واقع کرونا مردانگی را نابود نکرد مردانگی نابود شده بود. منظور من از در هم شکسته شدن این نیست که در واقع مردسالاری وجود نداشت و یا اقتدار مردانه نبود.اقتدار مردانه بود ولی یک اقتدار کاریکاتوری بود. کرونا آمده است و این ناکارآمدی و اضحملال را نشان داده است.
کرونا نعمتی برای جامعه شناسان است که دوباره جامعه ، زنانگی و مردانگی و دیوان سالاری را بفهمند، دولت را فهم کنند و دریابند که ما در چه وضعیتی در واقع نسبت به دولت قرار داریم و دولت در حال حاضر در همین ساحتهای زندگی چه کار میکند.
یک سری چالشها و امکانتی در روابط همسری و فرزندی اتفاق افتاده است. این امکانات هم، به تحول فرهنگی و پایدار نمیانجامند. جهان واقعی، یعنی جهان بدون کرونا از بین نرفته است و متوقف شده است. این فضا اگر تغییر کند ما همان انسانهایی هستیم که در گذشته بودیم و ما نباید خیلی درباره بعضی از اتفاقاتی که حالا آنها را پیامد مثبت و یا پیامد منفی کرونا میبینیم، مبالغه کنیم.
چالشهای کرونا برای خانوادهها | چالشها، فرصتی برای بازاندیشی
در روابط همسری ما خانوادههایی را داریم که روابطشان بهتر شده و از آن طرف خانوادههایی را داریم که روابطشان بهم ریخته است یعنی خانوادههایی که بلد نبودند تا با یکدیگر گفتوگو کنند. خانوادههایی که به لحاظ شرایط مادی از رفاه حداقلی برخوردارند روابط صمیمانهشان آسیب دیده است و یا در معرض آسیب است و این خانوادهها تنشهای بسیار بالایی دارند.
بهم ریختن ساعت کار و زندگی، فراغت و خواب این بهم ریختگیها نظمهایی را در خانواده بهم زده است. در بسیاری از خانوادهها که دارای فرزند هم هستند روابط صمیمی همسران آسیب دیده است. گفتوگوها چه بسا کاهش پیدا کرده است. بعضی از مشاغلی که دورکاری طاقت فرسایی دارند، به روابط همسریشان آسیب زده است.
این چالش در روابط همسری در واقع میتواند فضاهایی را برای زن و شوهرها ایجاد کند که در روابط خودشان بازاندیشیهایی کنند. اگر کرونا برای جامعهشناس یک آزمایشگاه بزرگ است، برای زنان و مردان ما هم یک آزمایشگاه بزرگی است که میتواند در واقع به باز اندیشی در شرایط و تعریف نقشها بینجامد.
چالشهای کرونا برای خانوادهها | روابط والدین با فرزندان دچار چالش شد
یکی دیگر از مشکلاتی که ما داریم چالش در روابط فرزندی و روابط والدین است. فرزندان با یکدیگر تنشها و تعارضاتی دارند. دوستان از زندگی فرزندان ما حذف شدهاند و قرار است بارانداز عاطفی خانواده تنها اعضا خانواده باشند. بچهها خستهاند، با هم میجنگند، با یکدیگر تنش دارند و روابط پدرها و مادرها با فرزندانشان دچار چالش شده است.
یکی از چالشها در روابط فرزندی و والدگری مسئله آموزش فرزندان است. ما افسوس میخوریم از حجم بالایی از جمعیت مادران که بار آموزش و پرورش را به تنهایی به دوش میکشند. یک مادر همزمان باید معلم و مادر باشد و این نقشها را با یکدیگر جمع کند. همه نقشها بر روی سر زنان خانواده ایرانی آوار شده است و این بسیار نقش در هم شکنندهای است.
چالشهای کرونا برای خانوادهها | رسانههای رسمی دروغ میگویند
اما چیزی که مهم است چالشهایی است که توأم با هراس است. رسانههای رسمی به ما دروغی را میگویند و آن این است که آموزش در فضای مجازی به قوت انجام میشود. واقعا ما نمیدانیم که در فضای مجازی چه خبر است و تا چه اندازه استانداردهای آموزشی در فضای مجازی ارائه میشود.
چیزی که در خانواده در ایام کرونا مشاهده کردیم، بحث افراط در سیطره نگرانیها بهداشتی و پزشکی است. در کشور ما مجادله گفتمانی وجود دارد و این مجادله گفتمانی روز به روز رادیکالیزهتر هم میشود. حالا یکی مجادلههایی که در ایام کرونا به وجود آمده است، مجادله طب سنتی و طب مدرن است.
چالشهای کرونا برای خانوادهها | کرونا پیشانی خانواده را هدف گرفت
در واقع کرونا پیشانی خانواده را هدف گرفته است و همه مسائل در خانواده تلنبار شده است و این بارسنگین در خانواده بر دوش زنان است. جالب اینجا است که در این شرایط ما به آموزش مهارت احتیاج داریم. آموزش مهارت خانواده با بحران مضاعفی مواجه شده است و خانوادهها را درگیر کرده است.
یکی از چالشهای ما این است که رسانههایی که آموزش میدهند سرمایه اجتماعیشان را از دست دادهاند و به آنها اعتمادی نیست. در واقع خانوادهها خیلی به رادیو و تلویزیون اعتماد ندارند.
از طرف دیگر رادیو و تلویزیون ما پیامهای متعارض میدهد. وقتی پیامهای متعارض میدهد در واقع سردرگمی و فقدان مهارت را به دنبال داریم. در چنین فضایی تصویر من این است که زنان و خانواده در فضای کرونا رها شدند و به حال خودشان واگذاشته شدهاند.
خبرنگار: محدثه آقایی